کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
go off پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
go-show
حاضرسفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مسافری که جای خود را ذخیره نکرده است، اما در هنگام حرکت وسیلۀ نقلیه چنانچه جای خالی وجود داشته باشد سوار میشود
-
let it go
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رهایش کن
-
easy going
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسان گیر، بی قید، اسان
-
go up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برو بالا، بالا آمدن، صعود کردن
-
Go Fish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برو ماهی
-
go ahead
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برو جلو برو، بفرمایید
-
go bad
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بد بیا
-
go-cart
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برو کارت، روروک، گوکارت
-
go through
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از طریق، عبور کردن، طی کردن
-
go down on
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برو پایین
-
go deep
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفتن به عمق
-
go-around
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دور برو
-
get-go
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برو برو
-
sentry go
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سربازی برو
-
go about
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در مورد