کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fused پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
blow a fuse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یک فیوز ضربه بزنید
-
self-destroying fuse, self-detonating fuse
ماسورۀ خودانهدامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماسورهای برای انفجار و انهدام مرمی یا گلوله یا موشک پیش از اصابت به هدف
-
boresafe fuse/ boresafe fuze
ماسورۀ ضامندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماسورهای که ضامن آن مانع انفجار گلوله پیش از خروج از دهانۀ لوله میشود
-
fusion protein, fused protein
پروتئین الحاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← پروتئین آمیژهای
-
fused cast refractory
دیرگداز ذوبیـ ریختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] دیرگدازی که در حالتِ مذاب در قالب ریخته و شکل داده میشود
-
جستوجو در متن
-
median plane localization
مکانیابی میانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] شناسایی صدای آمیختهای (fused sound) که در میانۀ سر متمرکز شده است
-
lateralization
سویابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی، علوم تشریحی] درک چپ یا راست بودن صدای آمیخته (fused sound) در درون سر
-
chimeric protein
پروتئین آمیژهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] محصول پروتئینی که با ژنهای الحاقی رمزگذاری میشود متـ . پروتئین الحاقی fusion protein, fused protein