کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
frost-weed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
frost heave
کوژ یخبندانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] برآمدگی بخشی از خط که ناشی از یخ زدن بستر در نواحی دارای تجمع آب است
-
frost heart
درونچوب یخزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی درونچوب کاذب که براثر یخبندان شدید به وجود میآید و سبب ایجاد قسمتهای رنگی در بخش مرکزی ساقه میشود
-
frost ring
حلقۀ یخزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حلقۀ آسیبزادی که براثر یخبندان دیررس در بُنلاد به وجود میآید
-
frost mist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غبار خورشید
-
Robert Frost
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رابرت فریست
-
frost-bound
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یخ زده
-
Frost's bolete
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمدمی مزاج
-
frost heave
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرما خوردن، یخ زدگی و باد کردگی زمین
-
frost over
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرما بیش از
-
frost heaving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرما خوردگی
-
frost climate
اقلیم یخبندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← اقلیم کلاهک یخی
-
frost snow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف یخبندان
-
Jack Frost
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جک فراست
-
frosted bat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفاش مات شده
-
weed destroyer
دستگاه علفکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاهی برای چیدن و کندن و آتش زدن علفهای هرز یا از بین بردن آنها ازطریق سمپاشی