کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fouled پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
foul-mouthed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریب خورده، بدزبان، بیعار، بی عفت، فحاش، بد دهن، هرزه دهن، هرزهگو
-
technical foul
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فساد فنی
-
personal foul
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فساد شخصی
-
foul up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد شدن
-
foul-spoken
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروغ گفتن
-
foul line
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خط خطی
-
foul-smelling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضعیف بوی
-
foul out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریب خورده
-
foul shot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلیک ناپاک
-
foul-up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضرب و شتم
-
foul play
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی ناپاک، حقه، کار نادرست، قتل، ادمکشی
-
foul ball
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توپ ناپاک
-
biofouling, biological fouling
زیجِرمگرفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] تجمع ریزاندامگانها یا جلبکها یا حیوانات بر سطوح خیس متـ . زیستجِرمگرفتگی
-
charging foul, charging
خطای حمله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، خطای بازیکن مهاجم بر روی بازیکن مدافعی که در وضعیت ایستا قرار دارد
-
foul-weather gear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دنده ناپایدار هوا