کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
floors پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
floors
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
floors
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طبقه، کف، بستر، کف زمین، اشکوب، فرش، کف اطاق، بزمین زدن، شکست دادن، کف سازی کردن، فرش کردن
-
واژههای مشابه
-
floor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کف، طبقه، بستر، کف زمین، اشکوب، فرش، کف اطاق، بزمین زدن، شکست دادن، کف سازی کردن، فرش کردن
-
floored
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طبقه، بزمین زدن، شکست دادن، کف سازی کردن، فرش کردن
-
flooring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کفپوش، کف سازی، مصالح کف سازی، فرش کف اطاق
-
floorings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کفپوش، کف سازی، مصالح کف سازی، فرش کف اطاق
-
floor polisher, floor buffer
کفساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاهی برقی برای پاک کردن و براق کردن کف یا سطوحی از جنس چوبفرش و سنگ و سرامیک و موزاییک
-
floor scrubber
کفشو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاه یا وسیلهای که از آن برای تمیز کردن کف مکانهای عمومی استفاده میشود متـ . کفشوی خودکار automatic floor scrubber
-
abyssal floor
کف مغاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] کف اقیانوسها در عمق 2000 تا 6000 متری
-
noise floor
کف نوفه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] حداقل نوفۀ تولیدشدۀ بخش تقویتکنندۀ هر دستگاه که مبنای تشخیص پاسخ از نوفۀ زمینه است
-
forest floor
فرش جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] لایۀ سطحی خاک جنگل شامل گیاهان علفی و چوبی و مواد آلی
-
watertight floor
تیغۀ ضدِآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هریک از دیوارههای محکم ضدآب در دورتادور مخزنهای آب ترازه که در زیر دیوارههای عرضی قرار میگیرد و بخشی از تیغهبندی مخازن ترازه را تشکیل میدهد
-
floor mixer
صدابردار استودیوی فیلم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] در سینما، مسئول ضبط صداهای فیلم، در هنگام فیلمبرداری در استودیو متـ . صدابردار استودیو
-
floor service
خدمات طبقات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] کل خدماتی که در هر طبقه از مهمانخانه ارائه میشود
-
floor leader
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رهبر طبقه، رهبر فراکسیون های مجلس