کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
flash welding پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
cloud flash
درخش اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] رخداد تخلیۀ آذرخش در بین منطقۀ دارای بار مثبت و منطقۀ دارای بار منفی که ممکن است هر دو منطقه در یک اَبر قرار داشته باشند متـ . درخش اَبربهاَبر cloud-to-cloud flash
-
intracloud flash
درخش دروناَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] رخداد تخلیۀ آذرخش در بین مرکز دارای بار مثبت و مرکز دارای بار منفی در درون یک اَبر
-
helium flash
درخش هلیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سوختن سریع و انفجارگونۀ هلیم در هستۀ واگِن (degenerated) ستارههای کمجِرم
-
flash spectroscopy
طیفشناسی درخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بررسی حالتهای الکترونی مولکولها پس از جذب انرژی از تَپ پرشدت نور تابیدهشده بر آنها
-
shoulder flash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شانه فلش
-
flash in the pan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلش در تابه
-
flash-freeze
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلش مموری
-
flash-frozen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلش یخ زده
-
flash lamp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چراغ فالش، لامپ پر نور عکاسی
-
flash card
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارت فلش، فلاش کارت، ورقه تمرین بصری
-
flash bulb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لامپ فلش، لامپ پرنور فلاش عکاسی
-
hot flash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلاش داغ
-
flash camera
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوربین فلش
-
flash flood
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیل فلش، سیل برق اسا
-
heat flash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرما فلش