کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fixed cost پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
fix 1
تبانی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تعیین نتیجۀ مسابقه به نفع یکی از دو طرف ازطریق همدستی با یک یا چند تن از شرکتکنندگان در مسابقه یا یکی از داوران
-
fixed arch
چَفتۀ گیردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] هر سازۀ قابی (frame structure) منحنیشکل با اتصال صُلب
-
fixed fret
دستان ثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستانی که بر روی دسته بهصورت ثابت تعبیه میشود متـ . پردۀ ثابت
-
fixed prosthodontics
دندانپزشکی بَرسازههای ثابت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] شاخهای از بَرسازهشناسی دندانی که اختصاصاً به دندانوارههای تکهای ثابت میپردازد
-
fixing agent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تثبیت کننده
-
fixed phagocyte
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاگوسیت ثابت
-
fixed storage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذخیره سازی ثابت
-
nitrogen-fixing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنظیم نیتروژن
-
fixed costs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه های ثابت
-
fixed oil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روغن ثابت
-
fixed star
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستاره ثابت، ثوابت
-
fixed intonation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندیشه ثابت
-
fix-it shop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعمیر آن فروشگاه
-
price-fixing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قیمت ثابت
-
quick fix
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعمیر سریع