کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
faired پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
fair-mindedness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منصفانه بودن
-
fair chance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرصت عادلانه
-
fair game
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازی عادلانه
-
fair copy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کپی عادلانه، نسخه درست
-
fair-and-square
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منصفانه و مربع
-
fair deal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معامله منصفانه
-
fair trade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجارت منصفانه، کسب منصفانه، تجارت مشروع، کسب حلال
-
fair weather
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هوای صاف، دارای هوای صاف، بی وفا
-
book fair
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایشگاه کتاب
-
fair-minded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منصفانه، خالی از اغراض
-
fairness commission
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمیسیون عدالت
-
savoir-faire
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوریه
-
vanity fair
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایشگاه خیالی
-
laissez-faire
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزادانه، عدم مداخله، سیاست عدم مداخله دولت دراموراقتصادی، سیاست اقتصادازاد، بی بند و بار
-
amusement park, fun fair
شهربازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محوطهای غالباً باز با انواع سرگرمیها، مانند چرخوفلک و اتاق تیراندازی