کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
factory farm پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
auto factory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارخانه خودرو
-
factory price
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قیمت کارخانه
-
factory whistle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارخانه سوت، سوت کارخانه
-
viroplasm, factory area, viroplasmic matrix, virus factory
کارگاه ویروس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] بخشی از میانیاختۀ یاختههای آلوده به ویروس که همتاسازی یا گردایش ویروسها در آن انجام میشود
-
factory end, manufacturer's end
ته قوطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یکی از دو انتهای قوطی که از ابتدا در کارخانۀ قوطیسازی به بدنه وصل میشود