کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
executive پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
executive secretary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دبیر اجرایی
-
concurrent execution
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعدام همزمان
-
instrument of execution
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابزار اعدام
-
executive agency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آژانس اجرایی
-
executive program
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنامه اجرایی
-
business executive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اجرایی کسب و کار
-
account executive, AE 2
متصدی حساب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نامی برای فروشندهای که حسابی را در اختیار مشتری قرار میدهد
-
acting executive officer
فرماندهدوم موقت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ارشدترین افسر که در غیاب فرماندهدوم مسئولیت امور وی را بر عهده دارد
-
chief executive officer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدیر اجرایی
-
Executive Office of the President
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفتر اجرایی رئیس جمهور
-
executive vice president
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معاون اجرایی رئیس جمهور
-
جستوجو در متن
-
مدیر عامل
واژهنامه آزاد
CEO، مخفف Chief Executive Officer، مدیر اجرایی ارشد.
-
پیش آهنگی
لغتنامه دهخدا
پیش آهنگی . [ هََ ] (حامص مرکب ) عمل پیش آهنگ . || عمل گروهی از جوانان نیکوکار دارای تعلیمات و عملیات مخصوص و شعارهای مفید. سازمان پیشاهنگان - خلاصه ٔ تاریخچه ٔ تأسیس پیش آهنگی در جهان : این تشکیلات ابتدا در انگلستان برای یک قسم تربیت اخلاقی و اجتما...