کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ex-mayor پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ex libris
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لبرس سابق
-
ex tempore
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ex tempore، فی البدیهه، بطور فی البدیهه
-
ex-wife
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همسر سابق
-
ex-president
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رئیس جمهور سابق
-
ex vivo
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ex vivo
-
ex-gambler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیمر سابق
-
ex-situ treatment
تصفیۀ دگرجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایند تصفیۀ بسترۀ آلوده اعم از خاک یا لجن یا آب زیرزمینی در بیرون از محل
-
amblyopia ex anopsia
پیکمبینی بیشکمکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پیکمبینی براثر کار نکردن طولانیمدت چشم
-
deus ex machina
دیکشنری انگلیسی به فارسی
deus ex machina
-
ex post facto
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ex post facto، عطف بماسبق، شامل اصول گذشته