کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
emotes پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
emotional loneliness
احساس تنهایی هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساس انزوا و افسردگی ناشی از عدم موفقیت در برقراری رابطهای صمیمی و پایدار با دیگران علیرغم تلاش برای آن
-
emotional state
حالت هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] وضعیت هیجانات فرد بهخصوص در زمینۀ لذت و ناراحتی که میتواند رفتار فرد را تحت تأثیر قرار دهد
-
emotional response
پاسخ هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] واکنشی همراه با هیجان در برابر افراد یا وقایع
-
emotional insight
بینش هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] آگاهی از واکنشهای عاطفی خود و دیگران
-
emotional liability
بیثباتی هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالتی که در آن، فرد نسبت به مسائل واکنش نامناسب نشان میدهد، مانند خندیدن به موضوعی که خندهدار نیست یا خندیدن در زمانی که فرد احساس ناکامی یا خشم دارد
-
emotional eating
خوردن هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه، روانشناسی] خوردن با هدف سرکوب کردن یا تسکین احساسات منفی از قبیل اضطراب و خشم و دلهره و اندوه
-
emotional behaviour
رفتار هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رفتاری که با تغییرات بدنی و احساسی همراه است و نشانگر یکی از حالات هیجانی است
-
emotional divorce
طلاق عاطفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] فرایندی که در آن فرد خود را شخصی متمایز و جدا از همسرش تلقی میکند، ولی ازنظر قانونی همسر او محسوب میشود
-
emotional disorder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختلال عاطفی
-
emotional person
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخص عاطفی
-
emotional state
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حالت عاطفی
-
express emotion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساسات را بیان کنید
-
emotional arousal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک عاطفی
-
rational-emotive therapy, RET
درمان عقلانی ـ هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] گونهای رفتاردرمانی شناختی مبتنی بر این مفهوم که باور و احساسات خودشکنانه یا غیرمنطقی فرد به رفتارهای نامطلوب منجر میشود و نهایتاً به خودپندارۀ (self-concept) وی آسیب میزند متـ . رواندرمانی عقلانی rational psychotherapy، رفتاردرمانی عق...
-
rational-emotive behavior therapy, REBT
رفتاردرمانی عقلانی ـ هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← درمان عقلانی ـ هیجانی