کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
elevator پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
full elevator
تمامسکانافقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حرکتی که در آن زاویۀ سکان افقی با فرمان خلبان یا سامانۀ مراقبت پرواز تا آخرین حد خود تغییر میکند
-
rail elevation
تراز ریل بیرونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ارتفاع ریل بیرونی در قوسهای خطوط راهآهن
-
elevated light
چراغ پایهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هریک از چراغهای پایهکوتاه در باند پرواز و خزشراه و ایستراه برای هدایت خلبان در شب و بهطورکلی در شرایط دید کم
-
elevator angle
زاویۀ سکان افقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] زاویۀ بین وتر سکان افقی و دُم افقی یا محور طولی هواگَرد
-
notched elevator
سکان افقی فاقدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی سکان افقی دارای بریدگی در لبۀ فرار برای حرکت دادن سکان عمودی
-
elevated mood
خُلق بالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالتی از خُلق که همراه با سرخوشی و آسایش و نشاط فراوان است
-
elevator tab
صفحک سکان افقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] صفحکی تنظیمکننده که متصل به سکان افقی است
-
elevator shaft
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محور آسانسور
-
elevator man
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آسانسور مرد
-
natural elevation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتفاع طبیعی
-
elevated railway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه آهن بالا
-
elevator boy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پسر آسانسور
-
freight elevator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالابر حمل کالا
-
elevator operator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپراتور آسانسور
-
elevator girl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دختر آسانسور