کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dye پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
dye loading
فرهنگ لغات علمی
رنگآمیزی
-
rate of dyeing
سرعت رنگرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مقدار رَزانۀ جذبشده در واحد زمان در دمای ثابت متـ . سرعت رَزش
-
dye, dyestuff
رَزانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مادۀ رنگبخشی که در محیط خود قابلیت حل شدن یا پراکنش دارد و ازطریق واکنشهای شیمیایی یا جذب یا پراکنش به مادۀ دیگر افزوده میشود متـ . مادۀ رنگرزی
-
acid dye
رَزانۀ اسیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رَزانهای آنیونی که به الیاف پروتئینی یا پلیآمیدی یا الیافی که شامل گروههای بازی هستند گرایندگی (substantivity) دارد
-
basic dye
رَزانۀ بازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رزانهای که به دلیل وجود آنیلین یا گروههای مشابه در آن تا حدی خواص بازی دارد
-
lac dye
رَزانۀ لکایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رزانۀ حاصل از خیساندن لکای خام در یک فراورده
-
vat dyes
رَزانههای خمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] دستهای از رزانههای نامحلول در آب که به شکل کاهیده، یعنی محلول در آب، بر روی لیف به کار میروند و پس از اکسایش مجدد، به حالت اصلی، یعنی نامحلول در آب، بازمیگردند
-
lake dyes
رَزانههای رَزدانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] دستهای از رَزانهها که با نمکهای کلسیم، باریم، کروم یا آلومینیم ترکیب یا جذب آنها میشوند و رَزدانه ایجاد میکنند
-
sulphur dye
رَزانههای گوگردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] دستهای از رَزانههای نامحلول در آب و بر پایۀ گوگرد که به شکل کاهیده و حلشده در محلول سدیمسولفید بر روی لیف به کار میروند و سپس برای بازگشتن به حالت اصلی، تحت اکسایش مجدد قرار میگیرند
-
pressure dyeing
رنگرزی فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رنگ کردن تحت فشار کالای نساجی با گرداندن رَزانه در آن متـ . رَزش فشاری
-
radiopaque dye
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ رادیواکتیو
-
hair dye
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ مو
-
lac dye
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ لاک
-
hand-dye
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست رنگ
-
fast dye
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ سریع