کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
duck's egg پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
duck's egg
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ اردک
-
واژههای مشابه
-
ducked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسته شده، غوص کردن، غوطه ور ساختن، زیر اب رفتن، غوطه زدن، غوطهور شدن
-
ducking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ducking، غوص کردن، غوطه ور ساختن، زیر اب رفتن، غوطه زدن، غوطهور شدن
-
ducks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردک
-
duck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردک، مرغابی، غوطه، غوص، اردک ماده، غوص کردن، غوطه ور ساختن، زیر اب رفتن، غوطه زدن، غوطهور شدن
-
lame duck
صاحبمنصب رفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] مقام مسئولی که جانشین او مشخص شده است و هفتههای آخر مسئولیتش را میگذراند متـ . رفتنی
-
black duck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردک سیاه
-
scaup duck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردک زدن
-
ducking stool
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدفوع
-
wild duck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردک وحشی
-
duck blind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کور کج
-
Donald Duck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردک دونالد
-
cold duck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردک سرد
-
muscovy duck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اردک اردک