کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
drugged پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
drug testing
آزمایش اعتیاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی] آزمایشی برای تشخیص وجود مواد اعتیادآور در بدن
-
inhalation of drugs
استنشاق مواد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] روشی برای مصرف مواد گازیشکل ازطریق بینی یا دهان که جذب آن را به بدن تسریع میکند
-
drug policy
سیاست مهار مواد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مجموعۀ برنامههای آموزشی و درمانی و بازدارنده برای مهار مصرف مواد که بهطور عمده شامل پیشگیری و زیانکاهی و کاهش عرضه و تقاضاست متـ . مهار مواد drug control
-
drug pathogenesis
بیماریزایی دارویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ایجاد نشانههای بیماری با کاربرد دارو
-
drug court
دادگاه درمانمدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی] نظام قضایی ویژۀ مجرمان دچار سوءمصرف مواد که فرد را ملزم میسازد از طرح درمانی خاصی تبعیت کند و در صورت تخطی مجازات شود
-
generic drug
دارو با نام عمومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] فراوردهای دارویی که در انحصار تولید هیچ شرکت دارویی نیست و با نام عام مادۀ مؤثر آن تولید و عرضه میشود
-
drug delivery
دارورسانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] فرایند رساندن دارو در اشکال دارویی گوناگون به اندامهای مورد نظر
-
crude drug
داروی خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ترکیب خالصنشدۀ معمولاً گیاهی که تکهتکه یا خُرد یا پودر شده است و برای تهیۀ دارو به کار میرود
-
diet drug
داروی رژیمیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] دارویی که مصرف آن همراه با رژیم لاغری، به افراد چاق در کاهش وزن کمک میکند
-
bioavailable drug
داروی زیستفراهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] دارویی که بدون تغییر وارد دستگاه گردش خون بدن میشود
-
orphan drug
داروی کمکاربرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] دارویی که برای درمان بیماریهای نادر به کار میرود
-
drug design
طراحی دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] فرایند یافتن روشی برای ساختن یک داروی جدید متـ . طراحی منطقی دارو rational drug design
-
drug screening
غربالگری دارویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ارزیابی و آزمون گروهی از مواد، با هدف انتخاب مادهای که اثرات دارویی دلخواه را داشته باشد
-
antidiarrheal drug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داروی ضددردی
-
antidepressant drug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داروی ضد افسردگی