کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dried-up پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
green up
نورویش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] رویش مجدد گیاه پس از سرمای زمستان یا پس از بروز تنشهای زنده و غیرزنده
-
match up
یارگیری برابر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تعیین بازیکنی با ویژگیهای مشابه و همسنگ بازیکن تیم حریف برای مقابلۀ پایاپای با یکدیگر
-
freeze-up
یخپوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تشکیل فصلی پوشش یخ پیوسته بر روی منابع آبی کرۀ زمین
-
up quark
کوارک بالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ذرهای بنیادی با بار الکتریکی eو2/3+ و مؤلفه ایزوسپین 1/2 و اسپین 1/2 و عدد باریونی 1/3
-
up-bow
کمانهکشی چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] در نواختن سازهای زهیِ کمانهای، حرکت کمانه از نوک به سمت پاشنه
-
pull up
فراخیز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] اوجگیری کوتاه و ناگهانی از حالت پرواز تراز که در هنگام انجام آن سرعت هواگَرد با افزایش ارتفاع کاهش مییابد
-
pegging up
میخکوبی مسیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قرار دادن میخهای چوبی به تناسب شیب مسیر با استفاده از ترازیاب و چوبۀ ترازیابی
-
run-up
موتورگردانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بالا بردن شتاب موتور درجا و با استفاده از سوخت
-
chin-up
چانهبالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] حرکتی که در آن ورزشکار یا چمورز سر خود را تا بالای میلثابت بالا میکشد بهنحویکه چانۀ او بالای میل قرار گیرد
-
pop up
حبابک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] برنگاشت یا تصویری که ازطریق پویانمایی برای لحظهای بر روی تصویر ظاهر و سپس محو میشود
-
up-and-down
زنجیرقائم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] در عملیات لنگربرداری، معمولاً مرحلهای پیش از مرحلۀ لنگرآونگ، که در آن مرحله زنجیر با سطح آب زاویۀ 90 درجه میسازد
-
pass-up
پُربگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] وضعیتی که در آن ظرفیت اتوبوس در هنگام گذشتن از ایستگاه تکمیل است و مسافرانِ منتظر در ایستگاه مجبورند تا آمدن اتوبوس بعد صبر کنند
-
mopping up
پاکسازی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] در هم شکستن آخرین مقاومتهای دشمن در منطقهای که محاصره یا جدا شده است یا دیگر یگانها بدون از میان برداشتن همۀ مقاومتهای فعال دشمن از آن عبور کردهاند
-
goes up
شروع اجرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] زمان آغاز اجرای نمایش
-
dial-up
شمارهگیری 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ویژگی خدماتی که در آن کاربر اینترنت ابتدا ازطریق شمارهگیری بهکمک مودم، به مرکز تلفن متصل و از آنجا به مودم شرکت ارائهکنندۀ خدمات اینترنتی مرتبط میشود