کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
displacement spike’s 55 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
displacement spike’s 55
فرهنگ لغات علمی
میخچه جابه جایی
-
واژههای مشابه
-
displaces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جابجایی می کند، جابجا کردن، تبعید کردن، جانشین شدن، جای چیزی را عوض کردن
-
displacing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جابجایی، جابجا کردن، تبعید کردن، جانشین شدن، جای چیزی را عوض کردن
-
displacer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابلهانه
-
displacency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جابجایی
-
displace
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین، جابجا کردن، تبعید کردن، جانشین شدن، جای چیزی را عوض کردن
-
displaced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آواره، جابجا کردن، تبعید کردن، جانشین شدن، جای چیزی را عوض کردن
-
displaceable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگزین
-
displacements
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جابجایی، تغییر مکان، جایگزینی، جانشین سازی، تفاوت مکان، جابجا شدگی
-
galvanic displacement
فرهنگ لغات علمی
جاینشینی گالوانیک
-
transverse displacement
فرهنگ لغات علمی
جابجایی عرضی
-
displacement reaction
واکنش جابهجایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] واکنشی که در آن جای اتم یا یون جسمی با جای اتم یا یون جسم دیگر عوض میشود
-
relief displacement
جابهجایی ارتفاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] انحراف نقطۀ تصویری از نقطۀ اصلی در هنگامی که نقطۀ شیئی به موازات محور اپتیکی حرکت داده میشود
-
electric displacement
جابهجایی الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حاصلضرب گذردهی و شدت میدان الکتریکی متـ . القای الکتریکی electric induction