کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dish-shaped پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
dish the dirt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرف را بشویید
-
dish out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غذای بیرون، در ظرف ریختن، در بشقاب خوردن
-
chafing dish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سایش ظرف
-
Petri dish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرف پتری
-
dish up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرف غذا
-
soap dish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرف صابون
-
dish aerial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قوطی هوا
-
dish antenna
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آنتن ظرف، انتن بشقابی
-
dish rack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قفسه ظرف
-
side dish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظرف غذا، غذای جانبی/چاشنی، غذاهای فرعی
-
solar dish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خورشیدی
-
dish towel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حوله ظرفشویی، کهنه ظرف خشک کنی
-
shaping 1, behaviour shaping
رفتارسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تقویت تدریجی و گامبهگام یک رفتار به سمت پاسخ مطلوب
-
star-shaped gold (branched) nanoparticles
فرهنگ لغات علمی
نانوذرات ستارهای (شاخهای) طلا
-
shape constancy
ثابتبینی شکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی ثابتبینی ادراکی که در آن شیء از زوایای گوناگون به همان شکل شناختهشدۀ خود ادراک میشود