کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
direct examination پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
direct current
جریان مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جریان برقی که فقط در یک جهت در حرکت است و مقدار متوسط آن تقریباً ثابت است
-
direct summand
جمعوند مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
direct support
پشتیبانی مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مأموریتی که در جریان آن یک نیرو میتواند مستقیماً به درخواست پشتیبانی نیروی دیگر پاسخ دهد
-
direct levelling
ترازیابی مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تعیین اختلاف ارتفاع با استفاده از ترازیاب و مشاهدۀ مستقیم درجات روی چوبۀ ترازیابی
-
directional gyro
چرخشنمای سمت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] چرخشنمایی دارای دو درجه آزادی که محور چرخش آن تقریباً افقی است و زاویۀ سمت هواگرد را مشخص میکند متـ . نشانگر سمت direction indicator
-
image direction
جهت تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] جهت تصویر نسبت به موقعیت مادۀ حساس عکسبرداری
-
direction finder
جهتیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ابزاری که برای پیدا کردن زاویۀ بین امتداد محل استقرار ایستگاه جهتیاب تا منبع تابش الکترونیکی و شمال مغناطیسی در جهت حرکت عقربههای ساعت به کار میرود؛ این زاویه نمایانگر جهت منبع انتشار امواج الکترومغناطیسی است
-
direction finding
جهتیابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] روشی برای تعیین زاویۀ فرستندۀ امواج رادیویی با استفاده از آنتن بسیار دقیق و یک نشاندهندۀ سمت
-
direct product
حاصلضرب مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار متـ . حاصلضرب دکارتی Cartesian product
-
directional survey
برداشت راستایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی برداشت مقاومتویژه به روش قطبش القایی برای تعیین راستای جسم بیهنجار
-
directional felling
برش جهتدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برش درختان در یک جهت مشخص
-
direct flight
پرواز مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پرواز بدون تعویض هواپیما از مکانی به مکان دیگر با احتمال نشست در طول مسیر
-
direct bank
بانک مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] نهادی مالی که هیچ شعبهای ندارد و عملیات بانکی در آن، به روشهای مختلف الکترونیکی انجام میشود
-
directional interchange
تقاطع ناهمسطح هادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تقاطع ناهمسطحی که در آن امکان گردش به چپ بهوسیلۀ راهگَردهایی با شعاع بزرگ در سطوح مختلف وجود داشته باشد، تا سرعت عادی خودروها تغییر پیدا نکند
-
direct cinema
سینمای بیواسطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] گونهای از فیلم مستند که در آن وقایع جلوی دوربین با حداقل دستکاری، یعنی بدون بازسازی و نورپردازی و تمرین و حذف در مرحلۀ تدوین، ضبط میشود