کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
detector پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
end-of-train detector, EOT detector
آشکارساز انتهای قطار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی گیرنده که ازطریق آشکارسازی نشانکهای دستگاه انتهای قطار لوکوموتیوران را از پیوستگی واگنهای قطار مطمئن میسازد
-
leak detector
نشتیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای یافتن منفذها یا ترکهای ریز در دیوارههای ظرف
-
detector loop
مدار آشکارساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مداری حلقوی که برای آگاهی از عبور وسایل نقلیه در سطح سوارهرو تعبیه شود
-
resonant detector
آشکارساز تشدیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نوعی آشکارساز تابش الکترومغناطیسی که فقط بسامدهای خاصی را که به تشدید در آن منجر میشوند آشکار میکند
-
particle detector
آشکارساز ذرات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای برای تشخیص ذرات پرانرژی و تعیین ویژگیهای فیزیکی آنها
-
point detector
آشکارساز سوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] افزارهای برای اطمینان یافتن از درستی تنظیم جهت سوزن پیش از نشان دادن نمای آزاد
-
scintillation detector
آشکارساز سوسوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ابزاری که در آن تابش یوننده تبدیل به فوتونهای مرئی میشود و این فوتونها با تکثیرکن فوتونی بهصورت نشانکها/ سیگنالهای قابلشمارش درمیآیند متـ . سوسوسنج scintillometer
-
acoustic detector
آشکارساز صوتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق، مهندسی مخابرات] بخشی از گیرنده که وظیفۀ آن وامدوله کردن موج رادیویی مدولهشده به مؤلفههای شنیداری آن است
-
infrared detector
آشکارساز فروسرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ابزاری برای آشکارسازی امواج فروسرخ
-
edge detector
آشکارساز لبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عملگری برای مشخص کردن آن نواحی از تصویر که تغییر ناگهانی در درجۀ خاکستری دارند
-
airborne detector
آشکارساز هوابُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] افزارهای که با هواگرد حمل میشود و برای تعیین مکان یا تشخیص اشیا در هوا یا سطح زمین به کار میرود
-
particle detector
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشکارساز ذرات
-
metal detector
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلزیاب
-
lie detector
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروغ سنج، دستگاه کشف دروغ
-
mine detector
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشکارساز معدن