کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
depositions پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
electrophoretic deposition
نهشت الکتروکوچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] فرایند پوشانش ذرات رنگ باردار معلق در محلول رسانا که در آن ذرات با برقراری جریان مستقیم بر سطح دارای بار مخالف نشانده میشوند
-
wet deposition
نهشت تر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] زدوده شدن گازها یا ذرات جوّ ازطریق قرار گرفتن آنها در هواآبها و رسیدن با بارش به سطح زمین
-
dry deposition
نهشت خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فرایندی که ازطریق آن گازها و ذرات جوّ در نتیجۀ حرکتهای تلاطمی تصادفی هوا به سطح زمین منتقل میشوند
-
deposit 2
نهشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] هرنوع مادۀ موجود در زمین سست یا سخت که براثر فرایند یا عاملی طبیعی انباشته شده باشد
-
residual deposit
نهشتۀ بازماندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] 1. مواد بازمانده از هوازدگی درجا 2. کانسار تشکیلشده در رُس براثر تبدیل ترکیبهای فلزی، مانند منگنز، آهن، سرب یا روی به شکلهای اکسید ناشی از هوازدگی سطحی یا نزدیک به سطح
-
terrigenous deposit
نهشتۀ خشکیزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] رسوب دریایی کمعمقی که از فرسایش مواد سطح خشکی و انتقال آنها به دریا تشکیل شده است متـ . رسوب خشکیزاد terrigenous sediment
-
structured deposition
نهشتۀ ساختاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نهشتهای که در آن دستساختهها و دیگر مواد فرهنگی از الگوی چیدمانی معینی برخوردار است
-
votive deposit
نهشتۀ نذری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] محیط باستانشناختی کشف پیشکش نذری و دفینۀ نذری و پیشنذر و دیگر انواع اشیای نذری
-
ore deposit
کانسار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهسنگ حاوی کانیهای باارزش به مقداری که استخراج آن مقرونبهصرفه باشد
-
deposition velocity
سرعت نهشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در نهشت خشک، آهنگ انباشت یک جزء خاص شیمیایی بر روی سطح، معمولاً برحسب سانتیمتر بر ثانیه
-
benthic deposit
بسترنهشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نهشتههای ناشی از فرسایش طبیعی یا فرایندهای زیستی یا تخلیۀ فاضلاب انباشته در کف دریاچه یا دریا یا مخازن آب که ممکن است در آنها مواد آلی نیز وجود داشته باشد
-
deposition corrosion
خوردگی نهشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی دوفلزی که در آن یک فلز با پتانسیل مثبت در بالادست جریان خورده میشود و یونهای حلشدۀ آن در پاییندست جریان در جایی که فلز فعالتر قرار دارد، تهنشین میشود
-
polymetallic deposit
ذخیرۀ چندفلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ذخیرۀ معدنی دارای سه یا چند فلز که ازنظر اقتصادی اهمیت داشته باشد
-
sedimentogenic deposit
ذخیرۀ رسوبزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ذخیرۀ حاصل از انتقال عناصر فلزی از یک منشأ رسوبی به سنگ میزبان
-
magmatic deposit
ذخیرۀ ماگمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← کانسار ماگمایی