کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
depositional پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
mineral deposit
ذخیرۀ معدنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهای از مواد معدنی طبیعی اعم از کانههای فلزی یا کانیهای غیرفلزی که معمولاً ارزش اقتصادی دارند
-
waterside deposit
رسوب آبسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نمک و رسوب سختی که در سطوح داخلی دیگهای بخار و برجهای خنککننده براثر آب و محصولات خوردگی و نهشتههای عملیات شیمیایی، مانند پخشکنندهها و بازدارندههای موجود در آن ایجاد میشود متـ . رسوب سمت آب
-
fireside deposit
رسوب آتشسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] رسوب بالقوه خورندۀ حاصل از احتراق سوختهایی که سرباره تولید میکنند متـ . رسوب سمت آتش
-
exhalative deposits
ذخایر بروندمشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ذخایر سولفیدی تودهای یا ورقهای یا عدسیشکل که بهطور شاخص در سطح تماس واحدهای آتشفشانی یا بین واحدهای آتشفشانی و رسوبی تشکیل میشود
-
deposit 1
ذخیره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] اصطلاحی غیررسمی برای انباشتی از کانسنگ یا دیگر مواد ارزشمند زمین از هر منشأ
-
security deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده امنیتی
-
safe-deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده امن، صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها، گاو صندوق
-
certificate of deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گواهی سپرده
-
alluvial deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده آبرفتی
-
deposit account
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حساب سپرده
-
bank deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده بانکی
-
demand deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده تقاضا
-
fat deposition
انباشت چربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] جمع شدن یاختههای چربی در نواحی خاصی از بدن
-
deposit box
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جعبه سپر
-
time deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده زمان، سپردهء بانکی مدت دار