کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
demand پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
demand schedule
جدول تقاضا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] جدول حاوی مقدار کالای تولیدشدۀ یک تولیدکننده و قیمتهای مختلف آن
-
demand volume
حجم تقاضا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد وسایل نقلیهای که پیشبینی میشود از یک نقطه یا قطعهراه در واحد زمان عبور کنند
-
primary demand
تقاضای اولیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] تقاضا برای یک رده یا گروه کالا که در تقابل با تقاضا برای یک محصول خاص قرار میگیرد
-
market demand
تقاضای بازار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] کل تقاضای افراد برای کالا یا خدماتی معین در زمان و بازار مشخص و با قیمت تعیینشده
-
cyclical demand
تقاضای دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] تقاضایی که برحسب وضعیت اقتصادی یا شرایط زمانی، یعنی در فصول مختلف سال، بهطور منظم تغییر میکند
-
excess demand
تقاضای مازاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] شکاف مثبت بین عرضه و تقاضای کالا یا خدمت بهازای سطح مشخص قیمت
-
demand for care
تقاضای مراقبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] درخواست برای دریافت خدمات بهمنظور رفع نیاز احساسشده
-
derived demand
تقاضای مشتق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] تقاضا برای عوامل تولید، اعم از کالا یا خدمات، در نتیجۀ تقاضا برای محصول نهایی مشتق از آن
-
food demand
تقاضای مواد غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار غذایی که در یک دورۀ زمانی مشخص و با قیمت معین در بازار به فروش میرسد
-
binder demand
پیوندهخوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مقدار پیوندهای که برای تر کردن کامل سطح رنگدانه مورد نیاز است
-
demand feeding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تغذیه تقاضا
-
demand loan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وام تقاضا
-
demand for explanation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقاضا برای توضیح
-
demand deposit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده تقاضا
-
demand note
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقاضای یادداشت، سفته، مطالبه نامه، چک، تمسک