کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dais پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
tidal day
روز کِشَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، مهندسی نقشهبرداری] فاصلۀ زمانی میان دو عبور متوالی ماه از یک نصفالنهار متـ . روز قمری lunar day
-
sidereal day
روز نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فاصلۀ زمانی میان دو گذر متوالی نقطۀ اعتدال بهاری از نصفالنهار ناظر
-
day rate
روزنرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] تعرفهای برای استفادۀ مهمان از اتاق مهمانخانه/ هتل صرفاً در طول ساعاتی از روز
-
ice day
روز یخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در اقلیمشناسی، روزی که بیشینۀ دمای هوا در ابزارپوش به بیش از صفر درجۀ سلسیوس نمیرسد
-
menu of the day
صورتغذای روز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] صورت غذایی که در آن برای هر روز هفته غذای مشخصی در نظر گرفته میشود
-
rag day
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روز تکان خوردن
-
Judgement Day
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روز قیامت
-
speech day
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روز سخنرانی
-
day boarder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پناهگاه روز
-
day of rest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روز استراحت
-
day school
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدرسه روز
-
early days
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روزهای اول
-
day jessamine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روز jessamine
-
Veterans' Day
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روز سربازان، روز متارکهء جنگ
-
order of the day
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منظور از روز