کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cure-all پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
cure time, curing time
زمان پخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فاصلۀ زمانی میان قرارگیری یک بسپار گرماسخت در معرض شرایط پخت تا هنگامی که خواص معینی در آن پدید آید
-
all-in rate, all-in price
نرخ فراگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمتی که کل خدمات گشت را اعم از سفر و اقامت و غذا در بر میگیرد
-
be all and end all
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همه چیز و پایان دادن به همه
-
be-all and end-all
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همه و تمام است
-
by all means
واژهنامه آزاد
به روی چشم؛ هر جور که شده.
-
curing salts
نمکهای عملآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نمکهای مورد استفاده برای عملآوری مواد غذایی
-
cure 2
معالجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] هریک از روشهای درمانی، اعم از دارویی و غیردارویی
-
co-curing
همپخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار- تایر] ← همولکانش
-
cured meat
گوشت عملآمده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشتی که با افزودن مواد عملآور، مانند نمکطعام و مواد تثبیتکنندۀ رنگ، فراوری شده است
-
curing brine
آبنمک عملآوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آبنمک مورد استفاده برای عملآوری مواد غذایی، مانند فراوردههای گوشتی
-
radiation curing
تابشپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ایجاد اتصال عرضی و پخت بسپاری بهکمک تابش فرابنفش یا ریزموج یا باریکههای الکترونی
-
cure cycle
چرخۀ پخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] برنامهای زمانی که در طی آن یک آمیزۀ گرماسخت پلاستیکی یا لاستیکی در شرایط دمایی معین قرار میگیرد تا دارای خواص مشخصی شود
-
curing 1
پخت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فرایندی شیمیایی که در آن بسپارها یا چندپارها به هم متصل میشوند تا شبکهای بسپاری تشکیل دهند
-
curing 2
پخت 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار- تایر] ← ولکانش
-
moisture curing
رطوبتپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] پخته شدن پوشش براثر قرار گرفتن در معرض رطوبت محیط