کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cultivated celery پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
after cultivation
خاکورزی تکمیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] انجام عملیات خاکورزی بعد از سبز شدن گیاه زراعی
-
blind cultivation
خاکورزی کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] از بین بردن علفهای هرز پس از کاشت بذر و قبل از سبز شدن آن با استفاده از وسایل کشاورزی
-
cross-cultivation
خاکورزی متقاطع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] شخم زدن زمین در دو جهت عمودبرهم
-
cultivated land
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمین را کشت
-
cultivated plant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشت گیاه
-
cultivated strawberry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توت فرنگی کشت شده
-
self-cultivation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودکشي، پرورش نفس
-
cultivated cabbage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلم کشت می شود
-
cultivated rice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنج کشت شده
-
cultivated carrot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هویج کشت می شود
-
tillage, cultivation 2
خاکورزی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] انجام هرنوع عملیات بر روی خاک برای بهبود رشد گیاه زراعی
-
cultivated crab apple
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشت سیب خرچنگ