کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cracks پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
root crack
تَرَک ریشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] ترکی که در ریشۀ جوش به وجود میآید
-
underbead crack
تَرَک زیرمهرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی ترک سرد زیرسطحی که براثر ورود هیدروژن اتمی در دمای بالا در منطقۀ گرمادیده به وجود میآید متـ . تَرَک تأخیری delayed crack
-
quench cracking
تَرَک سردایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] ترک قابلرؤیت با لبههای تیز و عرض یکنواخت که به علت انجام عملیات حرارتی نامناسب و نیز روشهای سردایش نادرست به وجود میآید
-
longitudinal crack
تَرَک طولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] ترکی که محور اصلی آن تقریباً موازی با راستای جوش است
-
transverse crack
تَرَک عرضی1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] ترکی که محور اصلی آن تقریباً عمود بر راستای جوش است
-
tension crack
تَرَک کششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی تَرَک که براثر تنش کششی به وجود آمده است
-
tide crack
ترک کِشَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] شکاف نازک بهوجودآمده میان یخ دریا و یخ ساحل که ناشی از حرکت عمودی کِشَند است
-
throat crack
تَرَک گلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی ترک در گلویی جوش گوشهای
-
crack sealing
تَرَکگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] ترمیم تَرَکهای سطح راه یا سازههای بتنی
-
sheet crack
ترک ورقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ترکی صفحهای که براثر انقباض رسوب و آبزدایی به وجود آمده است
-
interface cracks
تَرَکهای میانا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] ترکهای ناشی از عدم امتزاج بین فلز جوش و فلز پایه در اتصال فلزات ناهمجنس
-
cracking 2
دانهخُردکنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خُرد کردن دانهها قبل از مرحلۀ روغنکشی
-
quarter crack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرک سه ماهه
-
toe crack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کراوات پا، شکاف جدار سم اسب
-
crack shot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرک شات