کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
conversely پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
conversion factor
ضریب تبدیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] در صنایع چوب، الف) درصد حجم چوب فراوریشده به حجم برآوردشده؛ ب) درصد حجم چوب یا الوارچوب کارشده به حجم برآوردشده یا محاسبهشدۀ چوب یا الوارچوب کارشده در هر مرحله از فراوری
-
conversational partner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شریک مکالمه
-
conversion factor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبدیل فاکتور
-
data conversion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبدیل داده ها
-
conversion hysteria
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیستری تبدیل
-
criminal conversation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکالمه جنایی
-
conversion disorder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختلال تبدیل
-
telephone conversation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکالمه تلفنی
-
feed conversion ratio
نسبت تبدیل غذا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] نسبت غذای مصرفشده به افزایش وزن یا تولیدات دامی برحسب واحدهای معین
-
electrochemical conversion coating
پوشش تبدیلی الکتروشیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] نوعی پوشش تبدیلی شیمیایی که با فرایند آندش انجام میشود
-
chemical conversion coating
پوشش تبدیلی شیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پوشش غیرفلزی حفاظتی یا تزیینی سطح فلز که براثر واکنش شیمیایی یک فلز با محیطی خاص ایجاد میشود؛ این پوشش را معمولاً پیش از مادۀ پوششی آلی مینشانند
-
energy conversion factor
ضریب تبدیل کارمایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار عددی ارزش انرژی مواد غذایی متـ . ضریب تبدیل انرژی
-
nitrogen conversion factor
ضریب تبدیل نیتروژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ضریبی که با ضرب کردن آن در میزان کل نیتروژن موجود در یک مادۀ غذایی، میزان پروتئین آن محاسبه میشود
-
conversions, remanufactured lumber
الوار تبدیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] الوارچوبهایی که پس از ارّهکشی اولیۀ گِردهبینه تولید میشوند
-
vector to raster conversion, V2R, VtoR
تبدیل بُرداری به شطرنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فرایندی که در آن دادههای بُرداری شامل نقاط و خطوط و چندضلعیها به دادههای شطرنجی یعنی خانههای کوچک با مقادیر گسسته تبدیل میشوند