کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
continual پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
continuous homomorphism
همریختی پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک همریختی بین دو گروه توپولوژیکی که پیوسته باشد
-
continuous furnace
کورۀ مداوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] کورهای که پیوسته در آن مواد از یک دهانه وارد و پس از انجام عملیات موردنظر، بهتدریج از دهانۀ دیگر خارج میشوند
-
continuous arrhythmia
کژآهنگی پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بینظمی در قدرت و کیفیت و توالی ضربان نبض که بهصورت پدیدهای پایدار استمرار دارد
-
continuous culture
کشت پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] کشتی که در آن محیط مایع بهطور پیوسته تجدید میشود متـ . کشت جاری continuous-flow culture
-
continuous cropping
کشت یگانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کشتِ فقط یک نوع گیاه در یک نقطۀ زمین در سالهای متمادی و بدون رعایت تناوب
-
upward continuation
ادامۀ فراسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] محاسبۀ میدان پتانسیل در ترازی بالاتر از ترازی که میدان در آن اندازهگیری شده است
-
downward continuation
ادامۀ فروسو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] محاسبۀ میدان پتانسیل در ترازی پایینتر از ترازی که میدان در آن اندازهگیری شده است
-
continuous fire
آتش پایدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] آتشی که با آهنگ یکنواخت و بدون هیچ توقفی برای تنظیم یا تصحیح آتش اجرا میشود
-
separately continuous
جداپیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ویژگی تبدیلی دوخطی بر حاصلضرب دو فضای بُرداری هنجیده که نسبت به هریک از متغیرهایش پیوسته است
-
continuity log
جدول پخش برنامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] جدول برنامههای روزانۀ هر ایستگاه رادیویی و تلویزیونی، که مدتزمان دقیق و ترتیب پخش برنامهها را مشخص میکند متـ . جدول پخش
-
jointly continuous
توأمپیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
continuous forest
جنگل پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی یکپارچه که دستکم یک حوزۀ آبخیز را در بر گیرد و چشمانداز غالب منطقه را تشکیل دهد
-
continuous weld
جوش پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] جوشی که در سرتاسر اتصال ادامه دارد
-
continuity of care
تداوم مراقبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] هماهنگی پزشکان و سازمانها برای ارائۀ بیوقفۀ خدمات در طول زمان و در سطوح و مکانهای مختلف با توجه به نیاز بیمار
-
continuity editing
تدوین تداومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] تدوین فیلم براساس توالی رویدادهای داستان