کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
conjunction پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
inferior conjunction
مقارنۀ درونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] 1. وضعیتی که در آن یک سیارۀ درونی مانند عطارد یا زهره از دید ناظر زمینی درست در بین خورشید و زمین قرار گیرد 2. زمان این رویداد متـ . مقارنۀ سفلی
-
conjunction fallacy
دُژانگاری عطفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] گرایش به این فرض که احتمال رخ دادن شرایط خاص بیشتر از شرایط عام است
-
conjunctive use
بهرهگیری توأمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] استفادۀ برنامهریزیشده و متوازن از منابع آب سطحی و زیرزمینی برای اطمینان از تأمین پیوستۀ آب
-
conjunct motion
حرکت پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] حرکت از یک صدا به صدای مجاور در یک بخش (part)
-
inferior conjunction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند نزولی
-
subordinating conjunction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وابستگی پیوند
-
adversative conjunction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند خصمانه
-
subordinate conjunction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وابستگی زیرزمینی
-
superior conjunction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند برتر
-
coordinating conjunction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هماهنگی پیوند
-
disjunctive conjunction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند disjunctive
-
copulative conjunction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوند کلامی
-
complementizer, subordinator, subordinating conjunction
متممساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] عناصر زبانی نشاندهندۀ بند پیرو متـ . متممنما
-
co-ordinating conjunction
پیوند همپایهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← همپایهساز
-
conjunctive normal form
صورت بهنجار عطفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] صورتی برای یک گزارۀ حساب گزارهها، به شکل ترکیبی عطفی از ترکیبهای فصلی که در آنها هر فصلوند یک فرمول اتمی یا نقیض آن است