کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
complementalness پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
complementation 2
مکملگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] عمل یافتن مکمل مجموعه
-
complement of a set
مکمل مجموعه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعۀ عضوهایی که به مجموعۀ مفروض U تعلق ندارند، ولی متعلق به مجموعۀ مرجعی هستند که حاوی U است
-
complemented subspace
زیرفضای مکملدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
complement clause
بند متممی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] بندی که برای بند دیگر نقش فاعلی یا مفعولی دارد
-
complementation 1
تکمیلسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ایجاد یک رخنمود طبیعی در نتیجۀ دو جهش مختلف در یک ناجورهسته (heterokaryon) یا یک دولاد متـ . تکمیلسازی ژنی genetic complementation
-
allelic complementation
تکمیلسازی دِگرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ایجاد یک رخنمود تقریباً طبیعی در یک موجود زنده با دو دگرۀ جهشیافتۀ مختلف در وضعیت ترانس/ تراسو
-
genetic complementation
تکمیلسازی ژنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← تکمیلسازی
-
full complement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکمل کامل
-
complement fixation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکمل ثابت
-
complementizer, subordinator, subordinating conjunction
متممساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] عناصر زبانی نشاندهندۀ بند پیرو متـ . متممنما
-
complement fixation test
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تست ثابت مکمل