کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
cluster ion پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
cluster compound
ترکیب خوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ترکیبی که در آن گروهی از اتمهای فلز بهوسیلۀ پیوندهای فلزـ فلز به یکدیگـر متصـل میشوند
-
cluster randomisation
تصادفیسازی خوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] روشی که در آن، بهجای افراد، گروهها یا خوشههای متشکل از افراد آزمودنی، بهطور تصادفی، به گروههای تیماری تخصیص مییابند
-
volcanic cluster
خوشۀ آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گروهی از دهانههای آتشفشانی که آرایشی بهظاهر تصادفی دارند
-
cloud cluster
خوشهاَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← سامانۀ همرَفتی میانمقیاس
-
data clustering
خوشهبندی دادهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] دستهبندی مجموعهای از دادهها براساس روابط آنها
-
data cluster
خوشهداده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دادههای باستانشناختی که به همراه هم در یک بافت ردۀ یک یافت شده باشند و برای مشخص کردن فضاها و انواع فعالیتهای باستانی مورد استفاده قرار گیرند
-
star cluster
خوشۀ ستارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از ستارهها به دو صورت خوشۀ باز و کروی که تحت تأثیر گرانش در کنار هم جمع شده باشند
-
cluster of galaxies
خوشۀ کهکشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مجموعهای از کهکشانها که براثر گرانش، یا به دلیلی دیگر، نزدیک یکدیگر قرار دارند
-
moving cluster
خوشۀ متحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] یک خوشۀ ستارهای باز که فاصلۀ آن ازطریق مشاهدۀ حرکت خاصۀ ستارههای آن قابل محاسبه است
-
instrument cluster
خوشۀ نشانگرها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] مجموعهای از نشانگرها که هریک در خانهای جداگانه در صفحۀ نشانگر قرار دارند
-
clustered data
دادههای خوشهبندیشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] دادههایی که براساس روابط بین آنها دستهبندی شده باشند
-
clustered bellflower
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنجیر خوشه ای
-
cluster bean
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوبیا خوشه
-
cluster headache
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سردرد خوشه ای
-
cluster aggregation
انبوهش خوشهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مدلی ریاضی برای فرایند گرد هم آمدن مجموعهذراتی که حرکت کاتورهای دارند