کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
clearing point پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
clear data
دادۀ روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نسخهای از پیام یا داده که علاوهبر طرفهای مُجاز برای کاربران دیگر نیز مفهوم باشد
-
clearing 1
روشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فضای باز در جنگل که ممکن است بهطور طبیعی یا مصنوعی ایجاد شده باشد
-
clearing operation
عملیات پاکسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] عملیاتی برای پاککردن مسیر یا منطقه از مین
-
clear the throat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلو را پاک کن، سینه صاف کردن
-
all clear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همه چیز روشن است، علامت رفع خطر، سوت رفع خطر هوایی
-
clearing house
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاکسازی خانه، انبار، موسسه تهاتری لندن
-
clear out
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاک کردن
-
crystal clear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شفاف مثل شیشه
-
clear the air
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هوا را پاک کن
-
clear off
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاک کردن
-
blossom-end clearing, stylar-end clearing
شفافیت گُلگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] عارضهای در بخش گُلگاه، ناشی از آسیبهای مکانیکی که بهصورت لکههای بزرگ شفاف آبگزی (water core) مشاهده میشود
-
clear cell adenocarcinoma, clear cell carcinoma, mesonephroma
غدهپوشچنگار یاختهروشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تومور بدخیم و نادر در مجرای تناسلی زنان که لولهها یا کیسههای کوچکی دارد که بعضی یاختههای آن نعلشکل هستند و برخی دیگر میانیاختۀ روشن دارند
-
cleartext/ clear text
متن آشکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] متنی که اطلاعات یا محتوای آن رمزگذاری نشده و بهراحتی قابل فهم است متـ . متن ساده plaintext
-
glaze ice, clear ice
یخ شفاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پوششی از یخ معمولاً شفاف و هموار
-
strip clear cutting
برش یکسرۀ نواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] روشی که در آن تمامی درختان جنگلی، بهصورت نواری برداشت میشوند