کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
charged پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
charging piston
پیستون کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] در موتورهای دوزمانه، پیستون دومی که به فشرده کردن مخلوط سوخت و هوا پیش از ورود به سیلندر اصلی کمک میکند
-
service charge
حق خدمات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مبلغی که بابت عرضۀ خدمات به صورتحساب اضافه میشود
-
cancellation charge
خسارت لغو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] هزینهای که مسافر در صورت لغو کردن قرارداد سفر باید بپردازد
-
cylinder charge
خوراک سیلندر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] مقدار معینی از مخلوط هوا و سوخت که پیش از احتراق به داخل محفظۀ احتراق هدایت میشود
-
charged tRNA
رِنان باردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← رِنای ناقل باردار
-
banzai charge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتهام بانز
-
ionic charge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شارژ یونی
-
charge sheet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ورق شارژ
-
electric charge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شارژ الکتریکی
-
charge d'affaires
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاردار، نایب سفارت، نایب وزیر مختار
-
explosive charge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتهام انفجاری
-
negative charge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شارژ منفی
-
negatively charged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منفی متهم شده است
-
service charge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه خدمات، انعام، اضافه کار، سرویس مهمانخانه وغیره
-
positive charge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بار مثبت