کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
camera operator پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
cloud camera
دوربین اَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دوربینی با طراحی ویژه که در تهیۀ تصویر از اَبر برای تعیین محل و نحوۀ جابهجایی اَبر و درصد پوشش آسمان از آن استفاده میشود
-
photogrammetric camera
دوربین تصویرسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دوربینی که برای تصویرسنجی به کار میرود
-
terrestrial camera
دوربین زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دوربینی که برای عکسبرداری از روی زمین طراحی شده است
-
surveying camera
دوربین نقشهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← دوربین نقشهسازی
-
mapping camera
دوربین نقشهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دوربینی که برای عکسبرداری در نقشهسازی به کار میرود متـ . دوربین نقشهبرداری surveying camera
-
aerial camera
دوربین هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] دوربینی که برای عکسبرداری در هواگَرد طراحی شده است
-
candid camera
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوربین پرده
-
television camera
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوربین تلویزیونی
-
movie camera
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوربین فیلمبرداری
-
box camera
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوربین جعبه
-
portrait camera
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوربین عکاسی
-
camera lucida
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوربین lucida
-
flash camera
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوربین فلش
-
camera tripod
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سه پایه دوربین
-
camera lens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنز دوربین