کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
budgeted پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
budget deficit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کسری بودجه
-
operating budget
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بودجه عملیاتی
-
carbon balance, carbon budget
تراز کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تفاوت میان میزان ورودی و خروجی کربن در یک مخزن
-
water budget, basin accounting
ترازینۀ آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] میزان آب ورودی و خروجی یک منطقه شامل بارندگی و تبخیر و رَواناب و جذب خاک متـ . ترازینۀ آبشناختی hydrologic budget, hydrologic accounting توازن آب water balance توازن آبشناختی hydrologic balance
-
atmospheric water budget
ترازینۀ آب جوّ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] میزان تغییر در مقدار آب موجود در جوّ در حال گذر از یک منطقه که با اختلاف میان مقدار بارش و مقدار تبخیر در سطح زمین در همان منطقه برابر است
-
hydrologic budget, hydrologic accounting
ترازینۀ آبشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← ترازینۀ آب
-
atmospheric radiation budget
ترازینۀ تابش جوّ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] میزان دفع یا کسب انرژی تابشی جوّ در زمان و مکان معین
-
economy tyre, budget tyre
تایر اقتصادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] تایری با کیفیت نسبتاً مناسب که از تایرهای معمولی ارزانتر و از لحاظ عملکرد ضعیفتر است
-
blockbuster, big-budget
پرهزینه ـ پرفروش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمی که با هزینۀ زیاد و تبلیغات فراوان ساخته میشود و غالباً پرفروش است
-
above-the-line budget
بودجۀ بالاسری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بخشی از بودجۀ اولیۀ تولید فیلم که صرف هزینههای اصلی نظیر دستمزد بازیگران و کارگردان میشود
-
below-the-line budget
بودجۀ زیرخط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] کلیۀ هزینههای تولید یک فیلم سینمایی، بهاستثنای هزینههای بالاسری، که شامل هزینههایی مانند مواد اولیه و امتیازات قانونی و تبلیغات است
-
Office of Management and Budget
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفتر مدیریت و بودجه
-
planned value, budgeted cost of work scheduled
ارزش برنامهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] بودجهای که برای کار برنامهریزیشدۀ مشخصی تصویب شده است
-
earned value, budgeted cost of work performed
ارزش عملکردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] هزینۀ کار انجامشده برحسب بودجۀ تخصیصی