کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
break in پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
dormancy breaking
خوابشکنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] تغییر طبیعی یا مصنوعی در رویان بذر بهمنظور تحریک آن برای جوانهزنی
-
break water
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکستن آب، موج شکن
-
breaking and entering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکستن و وارد شدن
-
record-breaking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد شکستن
-
prison-breaking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زندان شکسته
-
breaking away
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکستن دور
-
break even
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکستن حتی، صافی درامدن، بی سود و زیان شدن
-
break apart
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکسته شدن
-
break of serve
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکستن خدمت
-
breaking ball
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکستن توپ
-
break-dance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکستن رقص
-
break through
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، پیشرفت غیرمنتظره، شکاف، عبورازمانع، رسوخ مظفرانه
-
coffee break
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمان استراحت برای نوشیدن قهوه
-
break-axe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکه تکه
-
break down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درهم شکستن، تجزیه کردن، از اثر انداختن، تقسیم بندی کردن