کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
body pad پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
main body
هستۀ کاروان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بخش عمده یا ناوهای اصلی یک آرایش دریایی
-
body-coloured
همرنگ بدنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] قطعاتی که رنگ آنها با رنگ بدنه یکسان است
-
conservation body
یگان حفاظت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] واحد یا سازمانی که حفاظت فضای سبز شهری و خارج شهری و مدیریت دقیق منابع طبیعی را ارتقا میبخشد
-
body hook
قلاب بدنه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخشی از لبۀ بدنه که در درز مضاعف درگیر میشود
-
body cast
گچ تنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] گچی که از نوک سینه تا لگن یا پایینتر گرفته شود تا ستون فقرات بیحرکت بماند
-
body wave
موج حجمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی موج لرزهای که در داخل زمین منتشر میشود
-
body awareness
تنآگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ادراک فرد از ساختار بدنیاش بهمنزلۀ مؤلفهای از تنانگاره
-
corporate body
تنالگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] واحدی متشکل از چند نفر که با یک نام مشترک شناخته میشوند و بهلحاظ قانونی بهمثابۀ هویتی یگانه عمل میکنند
-
subordinate body
تنالگان تابع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] تنالگانی که وابسته به تنالگان بزرگتری است و ازنظر سلسلهمراتب در درجۀ پایینتری قرار دارد
-
related body
تنالگان مرتبط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] تنالگانی که با تنالگانی دیگر مرتبط است، ولی از نظر سلسلهمراتب تابع آن نیست
-
body image
تنانگاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه، روانشناسی] [تغذیه] تصوری که شخص از وضعیت رشد و تغییرات بدنی خود دارد [روانشناسی] تصویری ذهنی که فرد از بدن خود بهعنوان یک کل دارد
-
body plug
تنبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شیئی که در مراحل آمادهسازی جسد برای پوشاندن اندامهایی مانند گوش و دهان به کار میرفت
-
bodying agent
تنوارساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا، مهندسی بسپار] [بسپار] مادهای که موجب افزایش گرانرَوی و در برخی شرایط، افزایش تنواری محلول میشود [ فنّاوری غذا ] افزودنی خوراکی که تنواری غذا را بهبود میدهد
-
false body
تنوارۀ کاذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] مادۀ گرانوردی که تنش تسلیم آن زیاد ولی گرانرَوی آن نسبتاً کم است
-
body 3
تنواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا، مهندسی بسپار] [بسپار] خاصیتی در ماده که در نتیجۀ تلفیق ویژگیهای گرانرَوی و خمیرگونگی و خودچسبی (self adhesion) پدید میآید [ فنّاوری غذا ] خاصیتی در بافت موادغذایی مایع و نوشیدنیها که به میزان پُری (fullness) و قوام آن مواد بس...