کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
blow fly پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
blowing gas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمیدن گاز
-
strike a blow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه بزنید
-
low blow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه آرام
-
Joe Blow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جو ضربه
-
blow a fuse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یک فیوز ضربه بزنید
-
afterblow/ after blow
پسدَم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نوعی دَمش در فرایند بِسمِر (Bessemer process) که برای فسفرزدایی، پس از کربنزدایی انجام میشود
-
blow one's stack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضربه یک پشته
-
blow out of the water
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از آب خارج شو
-
mouth-hole/ mouth hole, blow hole
دهانی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] سوراخی در سازهای بادی که نوازنده برای تولید صدا در آن میدمد
-
blow up 1/ blowup 1, agrandissement (fr.), enlargement 1
بزرگسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای تجسمی] در تمامی هنرها، به دست آوردن نسخهای بزرگ از یک نسخۀ کوچک در مقیاس مشخص