کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
blind drunk پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
blind pointing
سودهی کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] سودهی تلسکوپ در آسمان با ابزارهای هدایتکننده و بدون مشاهدۀ مستقیم آسمان
-
blinded message
ییام کورساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] پیامی که فرد بدون اطلاع از محتوای آن و بنا به درخواست یک متقاضی، آن را امضا میکند متـ . پیام کور
-
blind cultivation
خاکورزی کور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] از بین بردن علفهای هرز پس از کاشت بذر و قبل از سبز شدن آن با استفاده از وسایل کشاورزی
-
double blind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو کور
-
word-blind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلمه کور
-
blind date
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخ کور
-
green-blind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سبز کور
-
snow-blindness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف کوری، برف کور
-
blind curve
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منحنی کور
-
blind bend
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خم خمیده
-
green-blindness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سبز کوری
-
duck blind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کور کج
-
blind person
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کور کسی
-
blind side
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طرف کور
-
colour-blind
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کور رنگی، فاقد حساسیت نسبت برنگ