کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
animal nature پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
anim
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انیمیشن
-
animalize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حیوانی کردن، جانور نمودن، شهوانی کردن
-
animal unit
واحد دامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] معیاری برای شمارش تعداد دامهای یک کشور که در کشورهای مختلف براساس یک گاو بالغ یا یک اسب یا پنج گوسفند یا دو گوسالۀ یکساله است
-
aquatic animals
جانوران آبزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جانورانی که در آب زندگی میکنند
-
political animal
جانور سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] کسی که سیاست در خون اوست
-
animal fat
چربی حیوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فراوردۀ چربی که از منابع حیوانی به دست میآید، مانند کره و دنبه و پی گوسفند و روغن ماهی
-
animal charcoal
زغال حیوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← زغال استخوان
-
animal ecology
بومشناسی جانوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مطالعۀ برهمکنش جانوران و محیطزیست آنها
-
non animated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر متحرک
-
pack animal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حیوان بسته، چهارپا، حیوان باربر
-
animal group
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گروه حیوانی
-
animal virus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویروس حیوانات
-
animal psychology
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روانشناسی حیوانات
-
animate thing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک کردن چیزی
-
animal fibre
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیبر حیوانی