کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
active techniques پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
activizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعال کردن
-
activating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعال کردن، کنشور کردن، بفعالیت پرداختن، تخلیص کردن، سوق دادن، بکار انداختن
-
activations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعال سازی، کنشوری، کنشور سازی، ایجاد فعالیت، بکار واداری، تخلیص
-
activation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعال سازی، کنشوری، کنشور سازی، ایجاد فعالیت، بکار واداری، تخلیص
-
activeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعال بودن
-
activator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعال کننده
-
activisms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعاليت ها، فرضیهء فلسفهء، اعتقاد بلزوم عملیات حاد و شدید
-
activity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعالیت، اکتیوایی، کنشوری، چابکی، زنده دلی، کار
-
activable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعال است
-
active dictionary, activator 1
فرهنگ فعالساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گونهای فرهنگ لغت که برای کمک به فعالیت تولید زبان، مانند نوشتن و تولید متن، به کار میرود
-
activated carbon, activated charcoal
کربن فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک، مهندسی محیطزیست و انرژی] [شیمی] نوعی زغال متخلخل فراوریشده که به سادگی مقادیر زیادی گاز یا بخار یا ناخالصیهای نامطلوب را جذب میکند [مهندسی محیطزیست و انرژی] شکلی از کربن با توانایی جذب زیاد که برای جدا کردن مواد آلی محلول از آب و...
-
active site, active centre
موضع فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] جایگاهی در کاتالیزگر (catalyst) که واکنش کاتالیزی ناهمگن در آن صورت میگیرد
-
activity identifier, activity ID
شناسانۀ فعالیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] ارقام یا حروفی برای متمایز ساختن هریک از فعالیتهای پروژه از دیگر فعالیتها
-
active homing guidance, active guidance
هدایت عامل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی هدایت موشکی که در آن منبع تابش به هدف و گیرندهای که بازتابش از هدف را دریافت میکند، در درون موشک قرار دارد
-
activating group
گروه فعالساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] گروهی که با اتصال به حلقۀ بنزن فعالیت این حلقه را بیشتر میکند