کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
accelerations پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
tandem accelerator
شتابدهندۀ دومرحلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شتابدهندهای ایستابرقی/ الکترواستاتیکی که در آن یونهای منفی هیدروژن از پتانسیل زمین تا پتانسیل زیاد شتاب میگیرند و سپس با گذار از محفظهای گازی یا برگهای نازک، هر دو الکترونِ یون از آن کنده میشوند و پروتون باقیمانده مجدداً شتاب میگیرد...
-
particle accelerator
شتابدهندۀ ذرات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ابزاری برای شتاب دادن ذرات باردار و رساندن آنها به سرعت یا انرژی مورد نظر متـ . شتابدهنده accelerator
-
acceleration 2
شتابدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] بهکارگیری روشهایی برای تکمیل کارها در زمانی کوتاهتر از برنامۀ پیشبینیشده یا الزامات پیمان
-
angular acceleration
شتاب زاویهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آهنگ تغییر سرعت زاویهای جسم چرخان که یکای آن رادیان بر مجذور ثانیه است
-
yaw acceleration
شتاب سمتگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] شتاب زاویهای هواگرد یا موشک یا کشتی حول محور قائم
-
gravitational acceleration
شتاب گرانشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شتاب ناشی از گرانش در سطح زمین
-
acceleration of gravity
شتاب گرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] شتاب یک جسم براثر ربایش گرانشی یک سیّاره متـ . شتاب سقوط آزاد acceleration of free fall گرانی ظاهری apparent gravity
-
instantaneous acceleration
شتاب لحظهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آهنگ تغییر سرعت جسم متحرک برحسب زمان در هر لحظه
-
centripetal acceleration
شتاب مرکزگرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مؤلفۀ شعاعی رو به مرکز شتاب ذرهای که در مسیر دایرهای حرکت میکند
-
tangential acceleration
شتاب مماسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مؤلفهای از شتاب خطی که مماس بر مسیر حرکت خمیدهخط ذره است
-
accelerated aging
پیرش شتابیافته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] پیری زودرس یک ماده سریعتر از حالت معمول، هنگامی که تأثیر یک یا چند عامل از عوامل پیری بهصورت مصنوعی در شرایط آزمایشگاهی افزایش یافته باشد
-
accelerated service
خدمات پرسرعت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خدماتی در حملونقل عمومی که در آن واحدهای حملونقل در یک خط براساس برنامهای ازپیشتعیینشده، بدون توقف در همۀ ایستگاهها، حرکت میکنند
-
acceleration lane
خط سرعتافزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] خط عبور کمکی که در جوار آزادراه یا بزرگراه برای افزایش سرعت وسایل نقلیهای که میخواهند به خط عبور اصلی وارد شوند کشیده شود
-
acceleration period
دورۀ شتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] دورهای از کاواکزایی و فرسایش برخورد مایع که پس از مرحلۀ شکلگیری فرا میرسد و در آن سرعت فرسایش از مقادیر نزدیک به صفر تا بیشینه افزایش مییابد
-
electron accelerator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شتاب دهنده الکترون