کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
absolution پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
absolute synonym
هممعنای مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نوعی هممعنا که بهفرض وجود، ازهرنظر و در همۀ بافتها با واژه یا واژههای دیگر دارای معنی یکسان باشد متـ . مترادف مطلق
-
absolute magnitude
قدر مطلق 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم، نجوم رصدی و آشکارسازها] قدر ستاره در فاصلۀ ده پارسِکی از خورشید و در فضایی به دور از جذب میانستارهای
-
absolute value
قدر مطلق 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فاصلۀ یک عدد حقیقی یا مختلط از صفر
-
absolute altitude
فرازای مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فرازای یک سیاره یا قمر از زمین
-
absolute viscosity
گرانرَوی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] نسبت تنش برشی ایجادشده به آهنگ تغییر شکل سیال نیوتونی متـ . گرانرَوی viscosity, coefficient of viscosity
-
absolute gravity
گرانی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] رُبایش گرانشی واقعی روی سطح زمین یا هر سیارۀ دیگر
-
absolute magnetometer
مغناطیسسنج مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] دستگاهی برای اندازهگیری شدت میدان مغناطیسی بدون ارجاع به نتایج حاصل از دستگاههای مغناطیسی دیگر
-
absolute music
موسیقی محض
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی موسیقی که براساس داستان یا صحنه یا برنامۀ خاصی تصنیف نشود
-
absolute orientation
توجیه مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] مقیاسگذاری و تراز کردن و توجیه یک یا چند مدل برجسته متناسب با نقاط واپایش زمینی
-
absolute permeability
تراوایی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] توانایی یک سنگ برای انتقال یک سیال در شرایط سیرشدگی صددرصد
-
absolute dating
تاریخگذاری مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی روش تاریخگذاری مبتنی بر ارائۀ تاریخ تقویمی برای تعیین قطعی قدمت آثار باستانی
-
absolute time
زمان مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] زمان زمینشناختی که برحسب سال اندازهگیری میشود
-
absolute bioavailability
زیستفراهمی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] نسبت زیستفراهمی داروی تجویزشده به شکل فراوردۀ غیرتزریقی به زیستفراهمی همان دارو به شکل تزریق وریدی
-
absolute hardness
سختی مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مقاومت پتانسیل شیمیایی الکترونی یک سامانۀ شیمیایی در برابر تغییر در تعداد الکترونها
-
absolute diet
پرهیز مطلق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] امساک از خوردن غذا