کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
Lag b'Omer پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
Lag b'Omer
/ˈbōmər,ˈläg bəˈōmər/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
Lag b'Omer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لاغر بمور
-
واژههای مشابه
-
lagging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقب ماندگی، کاهل، عقب مانده، کند، اهسته
-
lags
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقب افتاده است، تاخیر، عقب ماندگی، کندی، پس افت، لنگی، واماندگی، محکوم، عقب ماندن، لنگیدن، تاخیر کردن، عقب افتادن
-
lagged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عقب افتاده، عقب مانده
-
time lag
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) زمانلِک، لِکِ زمانی. از ریشۀ "لِک لِک کردن" به چَمِ "این دست آن دست کردن". هنگامی که دو چندی گیتیکی (کمیت فیزیکی) هم را دنبال کنند، کام ناکام میانشان جدازمانی می افتد. آن به پارسی "زمانلِک" نامیده می شود.
-
lag phase, lag growth phase, lag period
مرحلۀ تأخیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مرحلۀ ابتدایی در منحنی رشد باکتریها در محیط کشت بسته که قبل از مرحلۀ رشد سریع قرار دارد و در آن افزایش جمعیت بهکندی صورت میگیرد
-
lag down
کُندرشدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] روند آهستۀ رشد بهنحویکه کودک در مدتزمانی طولانیتر از معمول رشد خود را کامل کند
-
jet lag
پرواززدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] وضعیتی که در سفرهای هوایی طولانی براثر گذر از چند منطقۀ زمانی (time zons) و در نتیجۀ اختلال در نظم طبیعی بدن برای برخی از مسافران پیش میآید
-
lagging strand
رشتۀ پیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] رشتهای از دِنا که بهطور گسسته به دنبال همتاسازی رشتۀ پیشرو ساخته میشود
-
jet lag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاخیر جت
-
lag screw
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچ خوردگی
-
lag bolt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انقباض پیچ
-
time lag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختلاف زمانی
-
lead-lag hinge
لولای لرزهگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← لولای پَسارگیر