کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ی ی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ی ی
لغتنامه دهخدا
ی ی . [ ی ُ ی ُ ] (اِ) (اصطلاح بچگانه ) یویو. بازیچه ای است بچگان را. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به یویو شود.
-
واژههای مشابه
-
ي
دیکشنری عربی به فارسی
مال من , متعلق بمن , مربوط بمن , اي واي
-
کی (کَ یّ)
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] 1 - (مص م .) داغ کردن . 2 - (اِ.) نشان سوختگی در پوست ، داغ .
-
زیر پا(ى کسى) نشسَّن
لهجه و گویش بختیاری
zir-e pâ(ye-kasi) nešassan زیر پاکشى کردن، یک دستى زدن، زیرزبون کسى را کشیدن.
-
restriction enzyme
زیمایۀ ویژهبُر، آنزیم ویژهبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← دروننوکلئاز ویژهبُر
-
واژههای همآوا
-
یی
لغتنامه دهخدا
یی . (اِ) یا.یاء. ی . نام حرف یاء. (یادداشت مؤلف ) : ز غایت کرم اندر کلام تو نی نیست در اعتقاد تو ضد است نون مگر یی را. انوری .عقل و جان چون یی و سین بر در یاسین خفتندتن چو نون کز قلمش دور کنی تا بینند. خاقانی .در عری حروف عمر تو بادمدت عمر از الف ت...
-
جستوجو در متن
-
ییلا
لغتنامه دهخدا
ییلا. [ ی َی ْ / ی ِی ْ ] (ترکی ، اِ) ییلاق . (ناظم الاطباء). رجوع به ییلاق شود.
-
ییلاقات
لغتنامه دهخدا
ییلاقات . [ ی َی ْ / ی ِی ْ ] (اِ) ج ِ ییلاق ، به معنی تابستانگاه . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ییلاق شود.
-
یکی یکی
لغتنامه دهخدا
یکی یکی . [ ی َ ی َ / ی ِ ی ِ ] (ق مرکب ) یکی پس از دیگری . به توالی . پی هم . || فرداً فرد. هریک جداجدا. یکی بعد دیگری .
-
حی لایموت
لغتنامه دهخدا
حی لایموت . [ح َی ْ ی ِ ی َ ] (اِخ ) خدای لایزال . آنکه هرگز نمیرد.
-
یتیم
لغتنامه دهخدا
یتیم . [ ی ُ ت َی ْ ی ِ / ی ُ ت َ ] (اِخ ) کوهی است . (منتهی الارب ).
-
یک خایه
لغتنامه دهخدا
یک خایه . [ ی َ / ی ِ خا ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) آنکه یک بیضه دارد. اَشْرَج . اَحْدَل . (یادداشت مؤلف ).