کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ییلاقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ییلاقی
لغتنامه دهخدا
ییلاقی . [ ی َی ْ / ی ِی ْ ] (ص نسبی ) منسوب به ییلاق : هوای ییلاقی ، خانه ٔ ییلاقی . (یادداشت مؤلف ) : کاکل از مه شد عذار ساقیان سردمهرآب و آتش بر رخ گلهای ییلاقی فشاند. مسیح کاشی (از آنندراج ).رجوع به ییلاق شود.
-
جستوجو در متن
-
bungalow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ییلاقی، خانههای ییلاقی، بنگله
-
bungalows
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانه های ییلاقی، خانههای ییلاقی، بنگله
-
متل
واژگان مترادف و متضاد
مهمانخانه ییلاقی، مهمانخانه بینراهی، اقامتگاه ییلاقی، اقامتگاهکنار دریا
-
villas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویلاها، ویلا، خانه ییلاقی
-
dacha
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دادگاه، ویلا، خانه ییلاقی
-
dachas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساحل، ویلا، خانه ییلاقی
-
villa
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویلا، خانه ییلاقی
-
زرده بند
لهجه و گویش تهرانی
محلی ییلاقی در شمالشرقی تهران
-
آرامید
واژهنامه آزاد
نام منطقه ای ییلاقی در شمال ایران
-
سنگائو هلو
واژهنامه آزاد
نام منطقه ای ییلاقی در روستای اسفشاد
-
upcountry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشور، نواحی داخل کشور، ییلاقی
-
ویلا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: villa] vilā خانۀ ییلاقی؛ خانۀ حیاطدار.
-
پارپارو
واژهنامه آزاد
محلی است ییلاقی در میجان جبالبارز جیرفت