کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ییا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ییا
لغتنامه دهخدا
ییا. [ ی َی ْ یا ] (اِخ ) جد محمدبن عبدالجبار و خواهر او بانویه هردو تن آنها از مشایخ سلفی باشند. (از تاج العروس ).
-
جستوجو در متن
-
سایه
فرهنگ فارسی معین
(یَیا یِ) [ په . ] (اِ.) 1 - محیط تاریکی که در اثر قرار گرفتن جسم تیره در برابر نور ایجاد می شود. 2 - پناه ، حمایت . 3 - شبح . ؛~ کسی را با تیر زدن کنایه از: سخت با او دشمن بودن . ؛زیر ~ کسی بودن مورد حمایت و توجه او بودن .