کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکی یکدانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سه یکی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] seyeki = سیکی
-
یکی گو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹یکیگوی› [قدیمی] yekigu شخص موحد و خداپرست.
-
ان یکی
دیکشنری فارسی به عربی
ذلک
-
یکی دیگر
دیکشنری فارسی به عربی
آخر
-
یکی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اتحد , ادمج , کامل , مساهم , ميز
-
یکی شدنی
دیکشنری فارسی به عربی
اندماج
-
سروته یکی
لهجه و گویش تهرانی
چاق
-
یکی با دو
لغتنامه دهخدا
یکی با دو. [ی َ / ی ِ دُ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح عامیانه ) یکی به دو.- یکی با دو کردن ؛ یک و دو کردن . مجادله کردن . جدل کردن . ستهیدن به سخن . با کسی به سخن ستهیدن . محاجه کردن . (یادداشت مؤلف ) : بجز خموشی روی دگر نمی بینم که نیست با تو یکی با دو کر...
-
یکی به دو
لغتنامه دهخدا
یکی به دو. [ ی َ / ی ِ ب ِ دُ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح عامیانه ) یکی با دو. نزاع . ستیزه . مجادله . محاجه . مکابره .- یکی به دو کردن ؛ مشاجره ٔ لفظی . گفت وشنودی که از روی عصبانیت صورت گیرد. (از فرهنگ لغات عامیانه ).
-
one-more forgery
جعل امضای یکیبیش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نوعی حمله که در آن مهاجم با در اختیار داشتن n زوج پیام و امضا، به دنبال جعل امضا بر روی پیام
-
سر یکی کردن
فرهنگ فارسی معین
(سَ. یِ. کَ دَ)(مص ل .) (عا.) متحد شدن .
-
یکی به دو
فرهنگ فارسی معین
( ~. بِ دُ) (اِمر.) (عا.) ستیزه ، بگو مگو.
-
پشت و رو یکی
لغتنامه دهخدا
پشت و رو یکی . [ پ ُ ت ُ ی ِ ] (ص مرکب ) بی پشت و رو. مُوجَّه . در جامه ها و قماش ها.
-
خانه یکی شدن
لغتنامه دهخدا
خانه یکی شدن . [ ن َ / ن ِ ی َ / ی ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در یک خانه باهم زیستن . هم منزل شدن . || دوست یکدل شدن .
-
یکی به دو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عامیانه، مجاز] yekibedo گفتگوی بیجا و بیمعنی؛ مشاجره؛ ستیزه کردن.〈 یکیبهدو کردن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] گفتگوی بیجا و بیمعنی کردن؛ مشاجره کردن؛ ستیزه کردن.